سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مؤمن، برادرِ مؤمن است ؛ در هیچ حالی ازنیک خواهی برای او دست نمی کشد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
من و برادرم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» من و برادرم

امشب من و برادرم رفتیم پارک . ما دو تا اسباب بازی سوار شدیم . که یهو ! سر اسباب بازی دوم ِِحسام ، شلوار من پاره شد . بابای من گفت : اشکال نداره سه شنبه شب دوباره می یام . یک چیپس خریدیم و به خانه برگشتیم .من اول ناراحت بودم . ولی بعدش دیدم که سه شنبه شب رفتن بهتر از هیچی است . من دوست دارم که دو تا از دوستهایم که نام شان محمد و امیرحسین است بیان وبلاگ من را مشاهده کنند و نظر بدهند . ما که قم رفته بودیم هم با یکی از دوستای مامان آشنا شدم و هم یک دوست تازه به نام علی و برادرش محمد پیدا کردم . ما با هم توی پارک خیلی خوش گذروندیم . تازه من هر وقت رفته بودم چیپس بخرم چند نفر آدم دیدم که بالای پله ها داشتند فوتبال دستی بازی می کردند



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » گاهی یوسف،گاهی مامان ( سه شنبه 89/4/8 :: ساعت 5:6 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تغییر آدرس
هدیه ی روز پسر!
آلبالو کیلویی 3000 تومان
ما ماشین می خوایم یالّا
خانه ی ماو ماجراهایش
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 21845
» درباره من

من و برادرم

» آرشیو مطالب
تیر 89
شهریور 89
مهر 89

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کلکسیون بهترین تمبرهای جهان
دانشمند کوچک؛سیدامیرحسین
ذوالفقار؛سراج الدین
آتش؛محمدعلی
مردشمشیری؛سیدمحمد
بچه مشهدی؛سیدمحمدرضا
علی پولویی؛سیدعلیرضا

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب